ترمینولوژی

کتاب‌سنجی
پریچارد در نخستین تعریف رسمی که از واژه‌ی کتاب‌سنجی ارائه کرد، آن را عبارت از کاربرد روش‌های ریاضی و آمار برای کتاب‌ها و دیگر رسانه‌های ارتباطی دانست. علاوه بر آن بورگمن و فرنر کتاب‌سنجی را به طور ساده، اندازه‌گیری مشخصه‌ها و فرآیندهای مرتبط با مدارک تعریف می‌کنند که از جمله این مشخصه‌ها و فرآندهای مرتبط با مدارک می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
• تحلیل بسامد واژه‌ها
• تحلیل هم‌واژه‌ها
• تحلیل استنادی
• محاسبه‌ی ساده‌ی مدارک، مانند تعداد آثار منتشر شده‌ی علمی یک نویسنده، یک گروه پژوهشی یا یک کشور
بنابراین کتاب‌سنجی همیشه به مدارک علمی و مشخصه‌ها و فرآیندهای مربوط به آن توجه داشته است؛ البته چنان که در ادامه می‌آید علم‌سنجی نیز در بسیاری موارد از جمله در زمینه سنجش و ارزیابی حوزه‌های علمی به مدارک علمی توجه می‌کند،؛ از این رو در زمینه‌ی اندازه‌گیری و ارزیابی حوزه‌های علمی که بعدها در علم‌سنجی مطرح شد، میان کتاب‌سنجی و علم سنجی تا حدی هم‌پوشانی روش‌شناختی وجود دارد.
اما آنچه در این خصوص اهمیت دارد، اهداف متفاوتی است که هر یک از این دو حوزه در مطالعات استنادی دنبال می ‌کنند؛ در واقع کتاب‌سنجی با هدف سیاست علم به تحلیل استنادی نمی‌پردازد و به منظور برطرف کردن نیاز‌های کتابخانه‌ای و اطلاع‌رسانی از تحلیل استنادی استفاده می ‌کند؛ اما در علم‌سنجی استفاده از فنون تحلیل استنادی با هدف ارئه خدمت به سیاست علم صورت می‌پذیرد.
علم‌سنجی
براون و همکارانش در تعریف‌ علم‌سنجی، آن را بر اطلاعات علمی متمرکز دانشتند و اظهار کردند که علم‌سنجی با جنبه‌های کمی تولید، اشاعه و استفاده از اطلاعات علمی سروکار دارد و این ابعاد، اطلاعات علمی را به منظور کمک به درک بهتر سازوکارهای فعالیت‌های پژوهش علمی مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهند.
وینکلر علم‌سنجی را حوزه‌ای از علم می‌داند که با جنبه‌های کمی افراد، گروه‌ها، موضوع‌ها و پدیده‌ها در علم و روابط آن‌ها با یکدیگر سروکار دارد، به طوری که در اصل، به محدوده‌ی یک رشته علمی خاص تعلق ندارد. وی هدف از علم‌سنجی را آشکارسازی ویژگی‌های پدیده‌های علم‌سنجی و فرآیندهای موجود در پژوهش علمی برای مدیریت موثرتر علم معرفی می‌کند.
با توجه به سرچشمه‌های اصلی ظهور علم‌سنجی و همچنین بر اساس دامنه‌ی مفهومی که صاحب‌نظران و پیشگامان علم‌سنجی بر آن صحه گذارده‌اند، علم‌سنجی بیش از هر چیز برای ارائه‌ی خدمت به سیاست علم تولد یافته است و همین نکته، اصلی‌ترین فلسفه‌ی وجودی آن را تشکیل می‌دهد و دامنه‌ی آن را از سایر حوزه‌های مرتبط، وابسته و سنجشی جدا می‌کند.
اطلاع‌سنجی
گرچه به لحاظ تاریخی واژه اطلاع‌سنجی پس از واژه‌های کتاب‌سنجی و علم‌سنجی مطرح شد، اما به لحاظ مفهومی، رائو و نیلامگان اطلاع‌سنجی را مشتمل بر کتاب‌سنجی و علم‌سنجی در نظر گرفتند و آن را نسبت به این دو حوزه اعم‌تر توصیف کردند.همچنین پائو هدف‌های عمومی مطالعات اطلاع‌سنجی را اندازه‌گیری فعایلت‌ها و فرآندهای مربوط به اطلاعات، تکمیل کننده نقایص موجود در نظام‌های اطلاعاتی، برنامه‌ریزی و مدیریت خدمات اطلاعاتی به منظور توسعه طرح‌های نظام‌های بازیابی اطلاعات و مدارک و همچنین پیش‌بینی گرایش‌ها و کاربردهای آینده معرفی ‌می کند.
دایادتو مباحث موجود در اطلاع‌سنجی را به سه قسمت تقسیم کرده است:
1. توزیع‌های کتاب‌سنجی/ اطلاع‌سنجی
2. تحلیل‌های استنادی
3. شاخص‌های اطلاع‌سنجی
از سویی دیگر ارار به کارگیری روش‌های آماری پیشرفته و برخی از روش‌های پژوهش عملیاتی و ریاضی را در حوزه علوم کتابداری و اطلاع‌رسانی، به عنوان اطلاع‌سنجی معرفی می‌کند.
به هر ترتیب، از مجموعه تعریف‌هایی که در مورد اطلاع‌سنجی ارائه شده است برمی‌آید که اطلاع‌سنجی با سنجش و ارزیابی انواع اطلاعات سروکار دارد و از سایر حوزه‌های سنجشی اعم‌تر است.
وب‌سنجی
گاس‌ومی وب‌سنجی را اینگونه تعریف کرده است: وب‌سنجی بر اساس رویکردهای رایج در کتاب‌سنجی و اطلاع‌سنجی، به سنجش کمی ساختار وب، استفاده از منابع اطلاعاتی و فناوری‌های وب می‌پردازد و علاوه بر آن، به طور غیرمستقیم، به جنبه‌های کیفی وب نیز توجه نشان‌می دهد.
ثلوال نیز کارهای وب‌سنجی را به چند بخش تقسیم کرده است؛ این بخش‌ها عبارت‌اند از:
1. تحلیل پیوند؛
2. تحلیل استنادی وب؛
3. ارزیابی موتورهای کاوش؛
4. مطالعات توصیفی وب؛
5. تحلیل پدیده وب.
پایگاه‌های استنادی
منظور از پایگاه‌های استنادی، آن دسته از پایگاه‌هایی هستند که با استفاده از رابطه‌ی میان مدارک و استناد به آن‌ها، امکان دریافت نتایج و گزارش‌هایی را فراهم می‌سازند. نمایه‌های استنادی، بخشی عمده از پایگاه‌های استنادی را تشکیل می‌دهند؛ با این حال، پایگاه‌های استنادی، فقط به نمایه‌های استنادی محدود نمی‌شوند علاوه بر آن‌ها پایگاه‌هایی را که با استفاده از داده‌های مندرج در نمایه‌های استنادی، امکان تجزیه و تحلیل‌های بیشتر و دریافت گزارش‌هایی کامل را فراهم می‌سازند نیز شامل می‌شوند.
 
استناد(Citation)
در شاخص اثرگذاری استنادی(Citation Impact) تعداد استنادهای دریافتی مورد بررسی قرار می‌گیرد. هرگاه تعداد زیادی از آثار به یک مدرک استناد کنند، آن مدرک مهم و دارای اعتبار تلقی می‌شود. در بررسی ارزش هر مدرک براساس تأثیر آن بر مقاله‌ها و نوشته‌های بعدی (استنادهای دریافتی از آثار بعدی) مورد بررسی قرار می‌گیرد. از طریق ردگیری استنادهای یک حوزه پژوهشی به گروهی از پژوهشگران می‌رسیم که پیوسته مورد استناد قرار می‌گیرند و در آن حوزه دارای بیشترین استنادها بوده‌اند. به این افراد پیشگامان پژوهش (Research Fronts) می‌گویند.
اجزاء استناد: مدرک استنادکننده (Citing Document)، مدرک استنادشونده (Cited Document)، نویسنده استنادکننده (Citing Author)، نویسنده استنادشونده(Cited Author) استناد تنها مجموعه‌ای از اطلاعات کتابشناختی نیست، بلکه نشان دهنده وجود ارتباط ذهنی (Intellectual Connection) و ارتباط اجتماعی(Social Connection) میان نویسنده استنادکننده و استنادشونده است.
استناد از این منظر پراهمیت است که امکان به نمایش درآوردن ارتباط میان موضوع‌ها را فراهم می‌سازد؛ در همین زمینه، استناد آثار به یکدیگر این امکان را برای متخصصان اطلاع‌رسانی و علم‌سنجی فراهم می‌آورد که به آسانی ارتباط بین موضوع‌ها را تعیین کنند و حتی به ترسیم نقشه این ارتباط بپردازند.
دلایل استناد
• ایجاد پیوند میان اثر مورد نظر با آثار مرتبط پیشین،
• اعتباربخشی و ادای احترام،
• فراهم آوردن شواهد برای اثبات ادعا و ارائه توضیح‌های لازم،
• اعتبار بخشی به اثر خود،
• بررسی آثار پیشین،
• مستندسازی(اثبات ادعاها و متقاعد کردن خوانندگان، تأیید داده‌ها و سایر نتایج، یا شناسایی نتایج بدست آمده دیگران که از اثر نویسنده حمایت کرده‌اند و …)،
• وجود عوامل اجتماعی (استناد به محققان صاحب نام به منظور استحکام بخشیدن به اثر).
خود استنادی(Self-Citation)
استناد دادن نویسنده به آثار قبلی خود (زمانی که شخص استنادکننده و استنادشونده یکسان هستند)، استنادی که مقاله استنادکننده و استنادشونده حداقل دارای یک نویسنده مشترک باشند. زمانی که شخص در آن حوزه صاحب نظر است و مهم‌ترین آثار پیشین در آن حوزه نیز به وی تعلق دارد و آثار زیادی در آن حوزه منتشر کرده و بخواهد ارتباطی میان اثر حاضر و سایر آثار مرتبطی که در گذشته نوشته برقرار کند یا تفاوت کار حاضر با سایر کارهای قبلی که در این حوزه انجام داده را نشان دهد خود استنادی به جاست امّا زمانی که نویسنده تنها بخواهد استنادهای دریافتی خود را با هدف تمجید از خود و قابل نمایش ساختن آثاری که تاکنون استنادی دریافت نکرده‌اند همچنین دستکاری و افزایش کاذب استنادهای دریافتی نویسنده و مجله و همچنین ضریب تأثیر مجله از طریق خوداستنادی افزایش دهد این امر نابجاست.
تحلیل استنادی(Citation Analysis)
تحلیل استنادی یکی از روش‌های کمی در حوزه علم‌سنجی است که به بررسی متون علمی براساس شمارش استنادها (Citation Counting) و پیگیری استنادها (Citation Tracking) می‌پردازد. تحلیل استنادی شامل تحلیل زوج‌های کتابشناختی(Bibliographic Coupling)، تحلیل زوج‌های هم‌استنادی (Co-Citation Coupling)، تحلیل هم‌استنادی مؤلفان(Author’s Co-citation Analysis)، تحلیل هم‌استنادی مجلات (Journal’s Co-citation Analysis) است.
مطالعات تحلیل استنادی با اهداف زیر انجام می‌شود:
• بررسی شبکه‌های استنادی،
• کشف گرایش نویسندگان در استفاده از انواع منابع اطلاعاتی (کتاب، مقاله و …)،
• بررسی رفتار استنادی (Citation Behaviour) پژوهشگران،
• بررسی رابطه فکر و علمی پژوهشگران.
دگرسنجه‌ها (Altmetrics)
آلتمتریکس اندازه‌گیری تعاملات پژوهشی وب محور است، شامل موضوعاتی از قبیل اینکه چگونه یک پژوهش توییت می‌شود یا درباره آن بلاگ نوشته می‌شود یا بوک‌مارک می شود. مطالعه و استفاده از سنجه‌های تأثیر علمی براساس میزان فعالیت در محیط‌ها و ابزارهای آنلاین به عنوان سنجه‌های جایگزین یا Altmetrics شناخته می‌شود. در این بحث به جای استفاده از میزان استنادات مجلات به ضریب تأثیر شبکه‌های اجتماعی نظیر میزان مشاهده (View) ، بارگذاری (Download) ، علاقه‌مندی (Likes) ، انعکاس در وبلاگ(blog) میزان توئیت شدن و…..توجه می‌شود.
 
Template settings